پنجمین پاییز
یک سال گذشت. . . .
پنجمین پاییز هم دارد به آخر می رسد. . . .
تو رفته ای. . . .
من تنها نیستم. . .
هنوز می نویسم . .
اما نه برای تو. . . .
هنوز عاشقم. .
بهانه این حرف ها . . .
این نوشته ها بودی. . . .
ولی. . .
این پاییز بی بهانه می نویسم! !
آخرین حرف هایت را دیروز خواندم. . . .
قبول که تو مرده بودی. . . .
دلت سنگ قبرت بود . . . .سنگ! ! !
اما. . .
نمی دانم چرا؟
من آن دل مرده ی سنگدل را می خواستم و. . . . .
هنوز هم. . .
اشتباه نکن من دیگر برای تو! !
ن. . . . . . . . .می . . . . . ن. . . .وی. . . سم!
می میرم. . . .
تا یکی شویم
دل مرده. . . .سنگدل. .
.
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۹۱/۰۹/۰۱ ساعت 10:45 توسط پریسا
|
دل نوشته هایم بی مخاطب است!