...(4)

اینجا حرف حرف من است..

سطر به سطر...

.

.

.

اما..

تو برای هر که میخواهی بخوان...!

عشق منحصر به فرد نیست!

...(3)

وقتی که برق می زند نگاه تو...

این یعنی آغاز طوفان دیگری!!

...(2)

اینجا همیشه هوا ابری است

ولی...

کسی برای دل بارانی اش چتر بر نمی دارد!!!



هدهد_ صبا

شنیده ای؟ که می گویند:

اشک کباب موجب طغیان آتش است!!!

حالا تو هی بگو

که اسیر نگاهمی!

این چشم ها در غل و زنجیرت می کشند آخر!


هدهد_ صبا

کسی عاشق شده اینجا؟

که بداند هرگز!..

حس آرامش من از لمس نفس هایت چیست؟..


هنگامه ی سکوت...(3)

بیچاره تنگ ها...!

تنها دلیل پر بودنشان ماهی است!

وای به حال تنگ ماهی مرده!

هنگامه ی سکوت...(2)

بگذار صادقانه بگویم:

زیادی دل بسته ی کسی بودی که...!

هنوز نمی دانست وابسته ات شود

یا نه؟؟...

هنگامه ی سکوت...(1)

ای عشق...

دوباره پایت به دلم باز شد!

بی پاگشا..!!!

حجم بودنم

دلم کجایی؟

عجیب گرفته ام در نبودت!

به گمانم دنیا برایم تنگ شده است

دلش !!!!...

از بس که سخت میگذرد!

بی تو!....

و من حس میکنم حجم بودنم از تنگ ماهی هفت سین مان هم کمتر است....

بی تو!!

این حس غریبی ست!

دلی ندارم که بگویم:

گرفته است...

تنگ است...

برایت!!!...

پس زود بیا...

دلم!!!

که تنگ گرفته است دنیا برایم!